سرطان غدد لنفاوی یا لنفوم
 
														غدد لنفاوی جزء مهمی از سیستم ایمنی بدن هستند و در تولید، نگهداری و انتقال سلول های لنفاوی نقش دارند. این غدد در سراسر بدن و در سیستم لنفاوی وجود دارند. سیستم لنفاوی شامل لنفاژها، غدد لنفاوی و انواع سلول های لنفاوی میشود.
سرطان لنفوم (Lymphoma) نوعی سرطان است که از سلول های لنفاوی منشأ میگیرد. سلول های لنفاوی نقش اساسی در سیستم ایمنی بدن دارند. سرطان لنفوما ممکن است از سلول های لنفاوی موجود در غدد لنفاوی مختلف در سراسر بدن منشأ بگیرد. دو دسته اصلی از سرطان لنفوم عبارتند از:
 
														سرطان غدد لنفاوی بدخیم (Malignant Lymphoma) نوعی سرطان است که از سلولهای لنفاوی ناحیه های مختلف سیستم لنفاوی منشأ میگیرد و به صورت بدخیم و ناپیوسته در این نواحی رشد میکند. تشخیص و درمان سرطان غدد لنفاوی بدخیم بستگی به نوع و مشخصات بیمار و گسترش بیماری دارد. تیم پزشکی متخصص در این زمینه تصمیم گیری های لازم را با توجه به شرایط هر بیمار انجام میدهد.
 
														علل بروز سرطان غدد لنفاوی همواره موضوع پیچیده ای است و به طور دقیق هنوز کاملاً مشخص نشده است. با این حال، برخی از عواملی که ممکن است در افزایش خطر ابتلا به سرطان غدد لنفاوی دخیل باشند، عبارتند از:
قرارگیری طولانی مدت در معرض پرتوهای فرابنفش: قرار گیری طولانی مدت زیر نور آفتاب یا ارتباط با اشعه UV نیز به برخی از نوع های سرطان لنفوما ارتباط داده شدهاند.
علائم سرطان لنفوم ممکن است متناسب با نوع و مرحله بیماری متغیر باشند. در بسیاری از موارد، افراد ممکن است مدت زمان طولانی بدون نشانه خاصی از بیماری باشند، ولی در دیگران، علائم ممکن است به شکل ناگهانی ظاهر شوند. برخی از علائم رایج سرطان لنفوما عبارتند از:
همیشه مهم است که هر نوع تغییر یا علامتی که ناگهان ظاهر میشود یا به مدت طولانی ادامه دارد، مورد بررسی پزشک قرار گیرد. توجه داشته باشید که این علائم ممکن است بر اساس نوع سرطان، مرحله بیماری و نواحی تحت تأثیر متفاوت باشند. اگر شما یا کس دیگری احساس علائمی مشابه به سرطان لنفوم دارید، بهتر است سریعاً به پزشک مراجعه کنید تا تشخیص دقیق و درمان مناسب انجام شود.
 
														روشها و تست های استفاده شده برای تشخیص لنفوما عبارتند از معاینه بدنی توسط پزشک، که در آن تورم غده های لنفاوی، از جمله در ناحیه گردن، زیر بغل و کشاله ران، و همچنین در صورت تورم طحال یا کبد بررسی میشود. بیوپسی، که شامل برداشت نمونه از غده های لنفاوی برای آزمایش میشود، میتواند اطلاعات مهمی درباره وجود و نوع سلولهای لنفوما ارائه دهد. آزمایش خون نیز برای شمارش تعداد سلولهای خون در نمونه خون شما و تهیه سرنخ هایی در مورد تشخیص مورد استفاده قرار میگیرند. آزمایشگاه رازی یکی از بهترین آزمایشگاه های تخصصی است که با تشخیص به موقع و درست آزمایشات به شروع سریعتر درمان بیماران کمک میکند.
برداشتن نمونه از مغز استخوان با استفاده از آسپیراسیون مغز استخوان و بیوپسی، با هدف تجزیه و تحلیل سلولهای لنفوما انجام میشود. همچنین، آزمایشهای تصویربرداری مثل CT، MRI و PET scan ممکن است توسط پزشک تجویز شوند تا علائم لنفوما در نواحی مختلف بدن مشخص گردند. بر اساس شرایط فردی، از روشها و تستهای دیگر نیز ممکن است استفاده شود. شناخت دقیق از نوع لنفوما بسیار اهمیت دارد، زیرا این اطلاعات کلیدی برای تعیین برنامه درمانی موثر میباشد. تحقیقات نشان میدهد که بررسی نمونه بیوپسی توسط متخصص آسیب شناس، احتمال تشخیص دقیق را افزایش میدهد.
طول عمر بیماران مبتلا به سرطان لنفوم به موارد مختلفی بستگی دارد، از جمله نوع سرطان لنفوم، مرحله بیماری، نوع واکنش به درمان، و وضعیت سلامت عمومی فرد مبتلا. به طور کلی، پیشرفت های درمانی بسیاری در زمینه سرطان لنفوم صورت گرفته است و افراد ممکن است برای مدت طولانی تری زندگی کنند. با این حال، تجربه هر بیمار میتواند متفاوت باشد. برخی از نکاتی که بر تاثیر بر طول عمر بیماران سرطان لنفوم اثر میگذارند عبارتند از:
مهم است برای درک دقیقتر طول عمر، بیمار با پزشک خود مشورت نمایید و جزئیات مرتبط با وضعیت خود را بررسی کند. همچنین، پزشکان ممکن است از پیگیری های مداوم و تصویر برداری هسته ای استفاده کنند تا تغییرات در بیماری را ارزیابی کرده و تصمیمات جدیدی در مورد درمان بگیرند.
 
														درمان سرطان غدد لنفاوی بستگی به نوع بیماری، شدت گسترش و متاستاز (گسترش یافتن) آن، سرطان در چه مرحله ایی قرار دارد، و ویژگی های فرد مبتلا دارد. درمانهای متداول شامل موارد زیر میشوند:
 
														مهم است که درمان سرطان لنفوم توسط یک تیم متخصص انجام شود، که شامل همکاری متخصصان مختلف نظیر پزشکان هماتولوژیست (متخصص خون)، پزشکان بخش کموتراپی، رادیوتراپیستها، و سایر تخصص های مرتبط با درمان سرطان میشود. همچنین، حمایت روانی از بیماران نقش مهمی در کنترل بیماری و بهبود کیفیت زندگی آنها دارد.
 
														سرطان خون یا لوسمی (Leukemia) نوعی سرطان است که مربوط به سلولهای خونساز مغز استخوان است. در این بیماری، سلولهای سرطانی خونی، که نقش طبیعی آنها تولید خون و کنترل رشد سلولهای سلامت است، ناقص و غیرقابل کنترل میشوند. این بیماری خونی ممکن است با علائم متفاوتی از جمله تب، خستگی، ضعف عمومی، خونریزی، عفونتهای مکرر و تورم لنفاوی همراه باشد. در ادامه مطالب شما را با علائم و راه های کنترل و درمان این بیماری آشنا خواهیم کرد.
 
														سرطان خون با تغییراتی در ساختار ژنتیکی سلولهای آسیب دیده همراه است. ابتلا به سرطان خون دلایل مختلفی میتواند داشته باشد، هنوز علت دقیق ایجاد لوسمی به طور کامل مشخص نشده است. اما برخی عوامل زیر میتوانند در ایجاد آن نقش داشته باشند:
از انواع سرطان خون است که منشا آن از خون و مغز استخوان است و از تولید غیر طبیعی گلوبولهای سفید ایجاد می شود و همچنین در توانایی مغز استخوان در ساخت گلوبول های قرمز و پلاکت ها اختلال ایجاد میکند.
نوع دیگر از سرطان خون است که در سیستم لنفاوی ایجاد میشود. لنفوم هوچکین با وجود یک سلول لنفوسیت که غیر طبیعی است به اسم سلول ریداسترنبرک تشخیص داده میشود.
یک نوع از سرطان خون است که در سلول های موجود در پلاسمای خون، که نوعی گلبول سفید است و توسط مغز استخوان ساخته می شود، ایجاد می شود.
از آسیب به سلولهای خون سازی که در مغز استخوان هستند، ایجاد میشود.
این نوع بسیار نادر است و از سلول های لنفوسیت نوع B ایجاد میشود.
این سرطان خون نادر است و زمانی که بدن، بیش از حد پلاکت، گلوبل سفید یا قرمز تولید می کند ایجاد می شود. این نوع سرطان خون دارای سه نوع است: میلوفیبروز، ترومبوسییتمی، پلی سیستمی ورا.
نوعی کمخونی است که مغز استخوان به اندازه کافی سلول های خونی تولید نمیکند و تنها راه درمان آن پیوند مغز استخوان است.
 
														لوسمی ها حدود یک سوم سرطان ها را در کودکان و نوجوانان تشکیل می دهند. آنها در مغز استخوان، جایی که خون تشکیل می شود، ایجاد می شوند. از همان ابتدا سلول های سرطان خون در سراسر بدن در خون پخش می شوند. بنابراین آنها به عنوان بیماری های تومور سیستمیک طبقه بندی می شوند. در بسیاری از موارد، کودکان و نوزادان مبتلا می توانند به طور کامل درمان شوند. سلول های خونی به دو دسته تقسیم می شوند:
تمام سلول های خونی در یک تعادل هماهنگ تولید مثل می کنند و تجدید می شوند و در نتیجه فرآیند بلوغ را طی می کنند. این فرآیند بلوغ در لوسمی از کنترل خارج می شود: گلبول های سفید خون دیگر به سلول های عملکردی بالغ نمی شوند، اما به سرعت و بدون کنترل تکثیر می شوند. در نتیجه، آنها به طور فزاینده ای تشکیل خون طبیعی را سرکوب می کنند. سپس سلول های خونی و پلاکت های سالم بسیار کمی تولید می شوند.
 
														علائم سرطان خون معمولا در عرض چند هفته نمایان و از فردی به فرد دیگر بسیار متفاوت است. علائم سرطان خون عبارتند از:
خونریزی با تأثیر خارجی کم یا بدون تأثیر خارجی، مانند خونریزی بینی، خونریزی لثه، کبودی بدون علت خارجی مربوطه، خونریزی پوستی نقطهدار.
 
														پزشکان ممکن است لوسمی مزمن را حتی قبل از ظهور علائم، در یک آزمایش خون تشخیص دهند. در صورتی که چنین موضوعی روی دهد یا اگر علائمی که نشان دهنده لوسمی باشد، حاکی از شدت پیدا کردن لوسمی باشد، ممکن است برای تشخیص به معاینه فیزیکی، آزمایش خون و آزمایش مغز استخوان نیاز باشد.
آزمایشگاه رازی به کمک پزشکان متخصص و تکنولوژیهای پیشرفته با بررسی نمونه خون، تشخیص میدهند که آیا سطح غیرطبیعی گلبول های قرمز، سفید، یا پلاکت در آزمایش شما وجود دارد، که ممکن است به وجود لوسمی اشاره داشته باشد. این آزمایش ممکن است حتی نشان دهنده حضور سلول های لوسمی باشد، اگرچه همه انواع لوسمی نهایتاً منجر به گردش سلول های لوسمی در خون نمیشوند. گاهاً سلولهای سرطان خون در مغز استخوان باقی میمانند.
پزشک ممکن است از روشی برای برداشتن نمونه از مغز استخوان از استخوان لگن شما استفاده کند. سلولهای مغز استخوان با یک سوزن بلند و نازک برداشته میشوند. نمونه به آزمایشگاه پاتولوژی ارسال میشود تا سلول های سرطان خون در نمونه آزمایش یافته، بررسی و تحلیل شوند. آزمایشهای تخصصی سلولهای لوسمی ممکن است ویژگیهای خاصی را نشان دهند که برای تعیین گزینههای درمانی شما مورد استفاده قرار میگیرند.
لوسمیها کاملا ارثی نیستند. البته مشخص شده است که در صورت وجود سابقه بیماریهای بدخیم در خانواده، خطر ابتلا به این نوع سرطان افزایش می یابد. استعداد ارثی خاص، پرتوهای رادیواکتیو و اشعه ایکس و برخی مواد شیمیایی و ویروس ها در ایجاد سرطان خون نقش دارند. یکی دیگر از عوامل خطر احتمالاً سیگار کشیدن است. با این حال، برای بخش بسیار زیادی از لوسمی ها، هیچ عامل محرکی را نمی توان اثبات کرد. سندرم داون احتمال سرطان را افزایش میدهد و خطر ابتلا به لوسمی حاد میلوئیدی AML در افرادی که از این سندرم رنج می برند نیز 20 برابر افزایش می یابد.
مطالعات نشان دادهاند که ویروسهای خاصی در ایجاد یک نوع بسیار نادر از لوسمی، به اصطلاح لوسمی سلول T انسانی، نقش دارند. ویروسهای HTL نوع I و II و سلول T انسانی نقش بسیاری دارند ولی این مورد بسیار نادر است، بنابراین این لوسمی ها مسری یا قابل انتقال در نظر گرفته نمی شوند. کارشناسان تخمین می زنند که حدود 10 درصد از کل موارد لوسمی ناشی از کشیدن سیگار است.
 
														هدف از درمان سرطان خون از بین بردن کامل سلول های سرطانی است تا مغز استخوان بتواند به عنوان یک اندام تولید کننده خون فعالیت خود را از سر بگیرد. برای این منظوراز شیمی درمانی کلاسیک استفاده می شود.
این بیماری کل بدن را تحت تاثیر قرار می دهد و از آنجایی که دسترسی به فضاها و غشاهای مغز با داروهایی که در خون تجویز می شوند یا بلعیده می شوند دشوار است، دارو باید مستقیماً در مایع مغزی نخاعی از طریق سوراخ سوزنی (پنکسیون کمری) در قسمت پایین کمر تزریق شود، در برخی موارد، سر نیز تحت تزرق دارو قرار می گیرد. در موارد نادر و سرسخت، پیوند مغز استخوان (پیوند سلول های بنیادی) ممکن است ضروری باشد. ابتدا با یک آزمایش خون در یک مرکز تخصصی میتوانید چکابهای قبل از درمان را انجام دهید. همکاران ما در آزمایشگاه تخصصی رازی هر روزه برای مشاوره و انجام آزمایشات لازم در خدمت مراجعین عزیر میباشند.
درمان برای لوسمی میلوئید حاد AML معمولاً در دو مرحله، مرحله القایی و تثبیت انجام می شود. برای درمان لوسمی میلوئید حاد معمولاً ترکیبی از داروهای مختلف تجویز می شود و همچنین درمان با شیمی درمانی به صورت تزریقی انجام می شود. شیمی درمانی رایج ترین شکل درمان برای سرطان خون است.
بیماری سرطان خون با شیمی درمانی فشرده درمان می شود و سیتواستاتیک در طول شیمی درمانی استفاده می شود که سلول های سرطانی را که به سرعت تقسیم می شوند را مهار می کنند که باعث کاهش تعداد سلول های سرطانی میشود .
علاوه بر درمان خود AML، درمان حمایتی می تواند به کاهش علائم و پیامدهای بیماری یا درمان کمک کند. اقدامات احتمالی همراه ممکن است شامل درمان درد یا درمان با آنتی بیوتیک به دلیل افزایش خطر عفونت باشد. دارو برای مبارزه با عوارض جانبی درمان، مانند تهوع یا استفراغ، نیز می تواند به عنوان بخشی از درمان حمایتی مورد استفاده قرار گیرد. هماتولوژیست معالج میتواند اقداماتی را که با جزئیات توصیه میشود، توصیه کند.
درمان دارویی همیشه برای از بین بردن تمام سلول های بیمار کافی نیست. در این موارد، انتقال سلول های بنیادی خون سالم تنها شانس زنده ماندن را نشان می دهد. این روش خطرناک است زیرا پیوند سلول های بنیادی خارجی می تواند باعث واکنش های پس زدن شدید در بدن شود. برای از بین بردن تمام سلول های سرطان خون، بیمار ابتدا تحت پرتوهای بسیار قوی و شیمی درمانی قرار میگیرد. با کمک اهدای سلول های بنیادی، یک سیستم خون ساز جدید و در نتیجه یک سیستم ایمنی جدید به تدریج ساخته می شود.
روش جدید، سلول درمانی CAR-T، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. سلول های CAR-T که در حال حاضر عمدتا در لوسمی های سلول B حاد و مزمن استفاده می شود. از سلول های T خود بیمار به دست می آیند و از طریق “گیرنده آنتی ژن کایمریک” اصلاح ژنتیکی می شوند.
 
														در مورد طول عمر بیماران سرطانی به صورت عمومی نمیتوان هیچ قطعیتی وجود ندارد. طول عمر بیماران سرطانی به عوامل مختلفی بستگی دارد. سن، زمان تشخیص، سرعت رشد بیماری، نوع لوسمی، اختلالات خونی ارثی و وسعت آسیب به مغز استخوان و همچنین قرار گرفتن در معرض مواد شیمیایی و تشعشعات عوامل مهم برای درمان بیماری هستند. به طور کلی، تشخیص و درمان زودهنگام، مراقبت درمانی مناسب، و پیگیری منظم با متخصصان شانس بهبود بیماران سرطان خون را افزایش میدهد. همچنین، محیط پشتیبانی، نیروی روانی و عاطفی، و کیفیت زندگی نیز نقش مهمی در طول عمر و بهبود بیماران دارند. برای انجام آزمایشات مربوط به بیماری سرطان خون می توانید به مجهزترین آزمایشگاه ایران که از کادری متخصص تشکیل شده است مراجعه کنید. آزمایشگاه رازی کلیه آزمایشات مربوط به بیماری های خونی را انجام می دهد. جهت هماهنگی و نوبت گیری آنلاین از طریق راه های ارتباطی این آزمایشگاه اقدام نمایید.
 
														هموفیلی (Hemophilia) نوعی اختلال ژنتیکی و نادر است که به دلیل کمبود یا نبودن پروتئین های کافی یا همان فاکتورهای انعقادی مانع از لخته شدن خون به صورت عادی می شود. بیماری هموفیلی بیماری است که لخته شدن خون مختل می شود: خون بسیار کندتر از افراد دیگر لخته می شود، در نتیجه زخم ها فقط با تاخیر بسته می شوند. اگر خون ضعیف لخته شود، بدن ممکن است خونریزی کند. خونریزی داخلی می تواند در اثر افتادن یا کبودی ایجاد شود، اما می تواند بدون هیچ دلیل ظاهری نیز رخ دهد که می توانند به اندام ها، ماهیچه ها و مفاصل آسیب برسانند. شناخته شده ترین آنها هموفیلی A و هموفیلی B هستند. در هر دو شکل، پروتئینی در خون وجود ندارد که باعث لخته شدن آن شود: در هموفیلی A فاکتور انعقادی VIII، در هموفیلی B فاکتور انعقادی IX است. هموفیلی A شایع تر است.
فرآیند درمان آن به صورت جایگزین کردن منظم فاکتورهای انعقاد در خون بیماراست. بیمار هموفیلی در صورت آسیب دیدگی یا زخم بیشتر از یک فرد عادی خونریزی می کند. در صورت ابتلا به کمبود شدید فاکتورهای انعقاد خطر خونریزی های داخلی و شدید به خصوص در ناحیه زانو، مچ پا و آرنج است.
 
														دو نوع هموفیلی وجود دارد: A و B
هر دو نوع A و B بسته به میزان فاکتورهای انعقادی موجود در خون میتواند به خفیف، متوسط یا شدید طبقهبندی شود. در هموفیلی خفیف ۵ تا ۴۰ درصد فاکتورهای انعقادی طبیعی هستند، در هموفیلی متوسط ۱ تا ۵ درصد فاکتورهای انعقادی طبیعی هستند و در هموفیلی شدید کمتر از ۱ درصد فاکتورهای انعقادی طبیعی هستند. حدود ۸۰ درصد موارد هموفیلی را نوع A تشکیل می دهد که به علت نبود فاکتور انعقادی شمارهی هشت است. که حدودا ۷۰ درصد از افراد مبتلا به هموفیلی نوع A شدید هستند. در هموفیلی نوع B که به بیماری کریسمس شناخته میشود، فاکتور انعقادی شمارهی 9 وجود ندارد. بسته به شدت احتمال خونریزی، سه سطح از شدت وجود دارد:
 
														 
														ازدواج در بیماری هموفیلی را از دو جنبه بررسی میکنیم.
در هنگام رابطه زناشویی یا هر فعالیت جنسی امکان دارد دچار خونریزی شوند، با این حال، خونریزی بهندرت اتفاق میافتد. هر چه فعالیت شدید تر باشد احتمال خونریزیی بیشتر است. خونریزیهای بعد از رابطه جنسی عبارت اند از:
انتخاب پوزیشن در سکس خطر خونریزی را افزایش نخواهد داد اما اگر در مفاصل خود احساس درد کردید، برخی از پوزیشنها که ممکن است برای شما راحتتر باشند را انتخاب کنید. هنگام بوسیدن، داشتن روابط دهانی یا نوازش کردن نیز مراقب باشید. اگر به طور اتفاقی پوست شما دچار زخم شود، مانند سایر جراحات خونریزی میکنید و احتمال دارد در خطر عفونت باشد.
در مادر ناقل بیماری هموفیلی، احتمال این وجود دارد که نوزادی مبتلا به هموفیلی به دنیا بیاورد. در خانوادههایی که سابقهی هموفیلی وجود دارد یا در بعضی از افراد خانواده تشخیص ژنتیکی هموفیلی قبل از تولد داده شده است، میتوان آزمایش ویژهای را برای هموفیلی قبل از زایمان انجام داد.
برای آزمایش به جای رگگیری میتوان از بند ناف، نمونه خون گرفت و سطح فاکتورهای لخته کننده در آن مشخص شود. در نوزادان طبیعی، سطح فاکتور انعقادی عدد 8، مشابه مقادیر طبیعی درافراد بزرگسال است، سطح پایین آن نشانه بیماری هموفیلی است اما امکان دارد در بدو تولد پایین و تا شش ماهگی به مقدار نرمال برسد. آزمایش خون نیز میتواند فورا بعد از تولد نوزاد پسر انجام شود زیرا پسر به این دلیل که فقط یک کروموزوم ایکس دارد که آن را از مادرش به ارث میبرد. بعد از تولد باید آزمایشات مورد نظر از نوزاد گرفته شود، زیرا تشخیص زودهنگام باعث جلوگیری از عوارض شدید و خونریزی میشود.
 
														هموفیلی معمولا ارثی است. افراد مبتلا به هموفیلی فاقد یک فاکتور لخته کننده در خون خود هستند که باعث لخته شدن آن می شود. علت تقریباً همیشه یک خطا در ژن عامل لخته شدن آسیب دیده است. ژن های فاکتورهای انعقادی روی کروموزوم X قرار دارند. سلول های زنان دارای دو کروموزوم X و سلول های مردان فقط یک کروموزوم هستند. اگر زنی دارای یک ژن معیوب در یک کروموزوم X باشد، ژن سالم دوم در کروموزوم X دیگر معمولا برای لخته شدن خون کافی است. بسیار نادر است که هر دو ژن برای یک زن معیوب باشد. اگر ژن عامل انعقاد در مرد معیوب باشد، این محافظت وجود ندارد. بنابراین مردان بیشتر از زنان از بیماری هموفیلی رنج می برند.
پس میتوان گفت هموفیلی بیماری ارثی است که وابسته به جنسیت است و بیشتر در مردان بروز می کند و زنانی که دارای ژن معیوب این بیماری هستند، فقط ناقل بیماری اند. 30 درصد از مبتلایان به این بیماری دارای جهش جدید هستند و مادر آنها ناقل بیماری نبوده اند.علایم اولیه بیماری در نوع شدید، خونریزی در مفاصل، بافت های عمقی بدن و عضلات و مغز است و شدت خونریزی بسته به کمبود فامتور انعقادی در افراد متفاوت است.
 
														امید به زندگی بیماران هموفیلی درمان نشده در قرن گذشته به طور متوسط کمتر از 20 سال بوده است. بیماران هموفیلی اکنون می توانند هم سن افراد عادی زندگی کنند. با این حال، این پیشرفت مثبت همچنین به این معنی است که بیماران هموفیلی اکنون به سن بالاتری میرسند و بنابراین میتوانند از مشکلات مرتبط با افزایش سن مانند بیماریهای قلبی عروقی و سرطان رنج ببرند. به عنوان مثال، اگر فشار خون بالا هنوز برای فرد تشخیص داده نشده یا به طور ناکافی درمان شود، خونریزی های مغزی می تواند بیشتر اتفاق بیفتد. در نتیجه افزایش احتمال آنها به خونریزی، مداخلاتی مانند معاینه قلب، درمان با داروهای رقیق کننده خون به عنوان مثال پس از حمله قلبی یا شیمی درمانی فقط با نظارت خاص و اقدامات ویژه قابل انجام است. در حال حاضر تلاش هایی برای جمع آوری و ارزیابی داده های خاص در مورد این مشکلات به منظور بهبود وضعیت وجود دارد.
افراد مبتلا به هموفیلی با درمان مناسب میتوانند زندگی طبیعی و کاملی را داشته باشند. طول عمر در بیماران هموفیلی بسته به اینکه بیماران درمان مناسب را دریافت میکنند، متفاوت است. بسیاری از بیماران قبل از بزرگسالی به دلیل درمان ناکافی میمیرند. با درمان مناسب، امید به زندگی تنها حدود ۱۰ سال کمتر از افراد سالم است. میزان مرگومیر در افراد مبتلا به هموفیلی دوبرابر افراد سالم است. در هموفیلی شدید، این میزان چهار تا شش برابر بیشتر است. در بیشتر موارد، میزان مرگومیر ناشی از هموفیلی بستگی به این دارد که آیا فرد به بیماریهای دیگر یا بیماری های خونی مبتلا است یا خیر. طول عمر بیماران می تواند تحت تاثیر سایر بیماریهایی که افراد به آن مبتلا هستند نیز باشد.
 
														هموفیلی درمان قطعی ندارد، اما با استفاده از فاکتورهای انعقادی خون می توان آن را کنترل کرد. درمان هموفیلی به سن بیمار و شدت بیماری بستگی دارد. فاکتورهای انعقادی به خون تزریق می شود تا خونریزی را کنترل نمایند. خونریزی باید هر چه سریعتر درمان شود، تا درد آن کم شود و آسیبی به دیگر اعضای بدن نرساند. اگر خونریزی کم باشد، فاکتورهای انعقادی خون کمتر تزریق می شود در صورت نبود خونریزی هم فاکتورهای انعقادی هم چنان به خون تزریق می شوند. در مورد هموفیلی شدید، معمولاً درمان پیشگیرانه توصیه می شود. عامل انعقاد از دست رفته معمولاً هر چند روز یکبار به داخل ورید تزریق می شود تا احتمال خونریزی کاهش یابد. با آموزش و تمرین، افراد آسیب دیده می توانند خودشان این کار را انجام دهند. سایر داروهایی که لخته شدن خون را تثبیت می کنند، فقط در درمان اشکال خفیف هموفیلی استفاده می شوند، که شامل ترکیبات فعال ترانکسامیک اسید و دسموپرسین است.
گاهی اوقات از سایر مواد فعال استفاده می شود. به عنوان مثال، اگر درد شدید دارید، به داروهای مسکن نیاز دارید. مسکن هایی که بر لخته شدن خون تأثیر نمی گذارند، مانند ایبوپروفن، مناسب هستند. اسید استیل سالیسیلیک مناسب نیست زیرا تمایل به خونریزی را افزایش می دهد. در گذشته، هموفیلی با محدودیت های شدید همراه بود. با این حال، امروزه درمان با فاکتورهای انعقادی هر چیزی را که فشار زیادی به مفاصل وارد نمیکند یا خطر آسیب زیادی را ایجاد نمیکند، اجازه میدهد. حتی ورزش هایی با تماس فیزیکی زیاد، دوچرخه سواری در کوهستان و اسکی یا مشاغل ماهر امکان پذیر است. آنچه اهمیت دارد این است که میزان تمایل به خونریزی چقدر شدید است و تا چه حد امکان تطبیق درمان وجود دارد.
 
														
 
														پلاکت خون (blood platelet) نوعی سلول خونی است که در فرآیند لخته شدن خون نقش دارد. پلاکتها به نام ترومبوسیت نیز شناخته میشوند. اینها سلولهای بدون هسته بسیار کوچکتر از سلولهای قرمز و سفید خون هستند و نقش مهمی در جلوگیری از خونریزی در هنگام بروز زخم دارند. زمانی که یک زخم ایجاد میشود یا عروق خونی آسیب میبینند، پلاکتها به سرعت به محل زخم یا آسیب حرکت کرده و با یکدیگر ترکیب میشوند تا یک لخته خونی تشکیل دهند. این لخته خونی از خروج بیش از حد خون از عروق جلوگیری کرده و به بهبود هر چه سریعتر زخم کمک میکند.
متوسط تعداد پلاکتها در یک واحد حجم خون نیز به عنوان تعداد پلاکت خونی یا پلاکتوکریت (Platelet Count) شناخته میشود. این تعداد معمولاً در بازههای طبیعی خاصی قرار دارد و افزایش یا کاهش آن ممکن است به عوامل مختلفی مانند بیماریهای خونی یا مشکلات کلیوی و کبدی مرتبط باشد. اندازهگیری پلاکت خونی از جمله آزمایشهای معمول در تشخیص برخی اختلالات خونی است.
پلاکتها در بدن نقش بسیار مهمی در فرآیند لختهای خون ایفا میکنند. این سلولهای کوچک، عمدتاً در جلوگیری از خونریزی از زخمها و بریدگی های عروقی و نیز در ترمیم بافتهای آسیب دیده نقش دارند. نقش اصلی پلاکتها در بدن به شرح زیر است:
 
														اگر تعداد پلاکتهای خون در بدن پایین باشد، این وضعیت به عنوان ترومبوسیتوپنی (Thrombocytopenia) شناخته میشود. ترومبوسیتوپنی ممکن است به علت مشکلات مختلفی ایجاد شود و باعث افزایش خطر خونریزی و کاهش توانایی بدن در جلوگیری از خونریزی و ترمیم بافت آسیب دیده شود.
دلایل ترومبوسیتوپنی میتواند عوامل متنوعی باشد، از جمله:
 
														افزایش تعداد پلاکتهای خون، که به عنوان ترومبوسیتوز (Thrombocytosis) شناخته میشود، ممکن است به دلایل مختلفی اتفاق بیفتد. این وضعیت معمولاً دارای علائم خاصی نیست. در برخی موارد، ترومبوسیتوز میتواند به علت بیماریها یا مشکلات خونی ایجاد شود. اگر تعداد پلاکتهای خون شما بالا باشد، پزشک شما باید تشخیص دقیق دهد و در صورت لزوم درمان لازم را تجویز کند. در ادامه، علل افزایش تعداد پلاکتهای خون و چند نکته در مورد آن را بررسی میکنیم:
 
														آزمایش پلاکت خون (Platelet Count)، یکی از آزمایش های تشخیصی خون است که به منظور اندازهگیری و شمارش تعداد پلاکتها در حجم خون انجام میشود. این تست معمولاً در مراکز آزمایشگاهی و توسط تکنسینهای آزمایشگاه انجام میشود. این آزمایش به پزشکان و متخصصان به منظور تشخیص و بررسی مشکلات خونی کمک میکند. تعداد پلاکتهای خون معمولاً در بازه طبیعی قرار دارد و افزایش یا کاهش آن میتواند نشانه مشکلات خونی یا مشکلات مرتبط با سلامتی باشد.
آزمایش پلاکت خون به عنوان یکی از پارامترهای آزمایش خون معمولاً با استفاده از نمونه ای که از خون گرفته شده، انجام میشود. نمونه خون به آزمایشگاه ارسال میشود و تعداد پلاکتها در این آزمایش شمارش میشود. آزمایش شمارش پلاکت خون در آزمایشگاه رازی سنندج به صورت تخصصی و با استفاده از پیشرفته ترین تجهیزات انجام می شود.
 
														نتایج آزمایش پلاکت خون به شکل تعداد پلاکتها در یک میکرولیتر (μL) خون اعلام میشود. تعداد پلاکتهای خون به طور نرمال در حدود 150,000 تا 450,000 پلاکت در هر میکرولیتر خون به عنوان بازه طبیعی در نظر گرفته میشود. پلاکت بیشتر از 500,000 را ترومبوسیتوز و پلاکت کمتر از 100,000را ترومبوسیتوپنی مینامند.
 
														افزایش تعداد پلاکتهای خون در بارداری به عنوان پدیده طبیعی مشاهده میشود و این افزایش معمولاً به تدریج در طول دوران بارداری اتفاق میافتد. تعداد پلاکتها در دوران بارداری ممکن است به طور معمول تا حدی بالا برود که این افزایش به عنوان یک عارضه جدی در نظر گرفته نمیشود و نیاز به درمان ندارد.
با این حال، در مواردی که تعداد پلاکتها به شدت بالا رفته و از حد طبیعی فراتر رفته یا در مواردی که علائم دیگر نیز وجود دارد مثل خونریزی غیرعادی، پزشک یا ماما ممکن است برای بررسی بیشتر و اطمینان از سلامت مادر و جنین، درخواست آزمایش و بررسی بیشتر را داشته باشد
